مقتل آب روایت جان‌کاهی ست که جرعه جرعه به کام تشنه مان چکیده می‌شود تا سرمستانه به حیات باز گردیم. در مقتل آب با یکی از قدرتمند ترین عناصر هستی یعنی آب همراه می‌شویم تا این بار تاریخ را از زبان او بشنویم.

در جرعه ی قبل شنیدید فرعون قصد کشتن طفل را داشت. در این جرعه می شنوید که چگونه سیرت پاک آسیه باعث نجات طفل می شود . پس از گذشت زمان و بزرگ شدن موسی او اعلام رسالت کرد و قومی را به دور خود جمع کرد. فرعون که تاج و تخت خویش را در خطر می‌دید قصد به کشتن موسی و تمام یارانش کرد. به موسی امر شد تا قوم خود را به سمت نیل ببرد.

نقش آفرینان این جرعه علاوه بر سیده لیلا موسوی و سید محمد حسینی که در نقش آب و ابلیس بودند، محمد هدایتی و محبوبه اعرابی نیز در نقش فرعون و آسیه نقش آفرینی می‌کنند.

در بخشی از این جرعه می شنوید:

آسیه: تاکی من باید داغ مادر شدن را به دوش جانم بکشم؟ تا کی باید سپر بلای این مرض باشم؟ آن هم در مقابل زنان چشم تنگ مصر! تاکی هزاران طبیب باید محض مداوای من و شما به این قصر بیایند و از عقیم بودن شما به ترس و پچ پچ سخن به میان آورند و دست آخر من تمامی این بلایا را به پیشانی ام مهر کنم که مبادا عابدان به معبودی منقطع النسل کافر شوند.
فرعون: الهه زیبا روی مصر چه تند زبان بود و ما نمی‌دانستیم!