توضیحات

مقتل آب روایت جان‌کاهی ست که جرعه جرعه به کام تشنه مان چکیده می‌شود تا سرمستانه به حیات باز گردیم. در مقتل آب با یکی از قدرتمند ترین عناصر هستی یعنی آب همراه می‌شویم تا این بار تاریخ را از زبان او بشنویم.

در جرعه هفتم مقتل آب داستان غرق شدن فرعون و لشکریانش در نیل را می شنوید. در ادامه آب به سیراب کردن نخلی تشنه مامور می شود. نخلی که این بار آب به او مامور شده است همان نخلی است که قرار است شاهد یکی دیگر از معجزات بزرگ تاریخ یعنی ولادت عیسی مسیح را شاهد باشد.

 

نقش آفرینان این جرعه:


در بخشی از این جرعه می شنوید:

آب: در خود ترسیده ام! بر سرشان می شوم! دلهره دارم! موسی چه میکند!؟ آیا دست امداد به سمت این فرعون ستمگر ظالم ایمان آورده دراز میکند یا نه!؟

ابلیس: آهای! یارب! بزرگی تو به حق و درست! اما جان میدهی و اینگونه بی‌رحمانه جان می ستانی؟ اگر می توانستم این آب میزدم که تا به امروز هرچه رشته بودم پنبه کرد! اما این موجود، عجیب وسعت دارد! عجیب گوش به امر توست! کاش یکی را به عرضه این آب به بر داشتم!

….

آب: بر صحرایی گذر کردم بی آب و علف از دور تخته سنگ کوچکی را دیدم، توجهم را به خودش جلب کرد! ره به جانبش تغییر دادم. کمی جلوتر که رفتم، تک درخت نخلی دیدم مایوس و درمانده…

 

در اینجا قطره ای از جرعه هفتم را میشنوید؛ برای دریافت کامل جرعه هفتم به لینک های بالا مراجعه کنید.

دیگر آثار این هنرمند

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 
قطره ای از جرعه هفتم