توضیحات

مقتل آب روایت جان‌کاهی ست که جرعه جرعه به کام تشنه‌مان چکیده می‌شود تا سرمستانه به حیات باز گردیم. در مقتل آب با یکی از قدرتمند ترین عناصر هستی یعنی آب همراه می‌شویم تا این بار تاریخ را از زبان او بشنویم.

 

در این جرعه آب به علی گلایه می‌کند از روزگار. علی وصیت می‌کند به فرزندان و یتیمان مدینه باز یتیم می‌شوند.

 

نقش آفرینان این جرعه:


در بخشی از این جرعه می‌شنوید:

آب: علی فرزندان را به کنار بستر خواند. علی حرف از رفتن می‌زد و فرزندانش را بی‌تاب می‌کرد. من هم بی‌تاب می‌گریستم در خود. بعد از آن علی از چگونگی غسل و کفن کردن خود به حسن و دیگران گفت! رو به حسین کرد و باز هم….

دیگر آثار این هنرمند

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 
قطره ای از جرعه بیست و چهارم